۲/۱۸/۱۳۸۷

اخبار ایران

با
سلام



سفیر عراق در سازمان ملل و ادعای ارسال تسلیحات مدرن به شبه
نظامیان



مگر می شود دولت ایران بی اطلاع باشد





عصر ایران- در پی ادعای کشف مخفی گاه های بزرگ سلاح و
تجهیزات ساخت ایران در عراق، سفیر این کشور در سازمان ملل گفت: "یک کمیته بلندپایه
درباره نقش ایران در قاچاق سلاح از مرزهای این کشور به عراق تحقیق و بررسی خواهد
کرد."




به گزارش عصر
ایران به نقل از روزنامه واشنگتن تایمز، "سمیر صمیدعی" در جمع خبرنگاران مدعی شد:
"دولت ایران از ارسال چنین سلاح هایی به عراق اطلاع دارد."


وی در این
باره گفت: "اینکه تصور کنیم چنین حجم بالایی از سلاح های مدرن ساخت امسال و سال
گذشته می تواند بدون اطلاع دولت ایران به عراق ارسال شود، « تا حدودی غیرصادقانه »
است."


سفیر عراق در سازمان ملل افزود: "با این وجود اطلاع دارم که نوری
مالکی، نخست وزیر، تنها ظرف 48 ساعت گذشته دستور تشکیل یک کمیته برای گردآوری
اطلاعات را صادر کرده تا تحقیق شود ارتباط بین این سلاح ها و شبه نظامیان چیست تا
براساس آن بتوانیم به طور اصولی با همسایگان ایرانی خود رودررو
شویم."


صمیدعی خاطرنشان کرد: "کمیته تحقیق عراق درباره نقش ایران توسط
نخست وزیر منصوب شده و اعضای آن شامل وزیران کشور و دفاع هستند که کل واقعیات کنونی
را ارزیابی خواهند کرد."


این کمیته پس از سفر اخیر یک هیات پارلمانی
عراق به تهران که ادعا می شد حامل مدارکی درباره نقش ایران در عرضه تسلیحات به شبه
نظامیان شیعه است، تشکیل شد.


مقامات ایرانی تاکنون هرگونه اتهام درباره
حمایت از شبه نظامیان عراقی را تکذیب کرده اند.


سفیر عراق در سازمان ملل
در ادامه اظهارات خود گفت: "با وجود جنگ هشت ساله علیه ایران در طول دهه 1980، شبه
نظامیان عراق به ویژه مقتدی صدر اکنون روابط نزدیکی با تهران دارند."


وی
افزود "در مقابل ، اکثر عراقی ها پیوندهای ناسیونالیستی قوی با کشورشان دارند و بیش
از تعامل ، در تقابل با ایران هستند . "





از ایران خوشمان
نمی آید ولی به کمکش نیاز داریم!


در همین حال روزنامه لس آنجلس تایمز
به نقل از فردی که او را یک فرمانده ارتش شبه نظامی مهدی وابسته به مقتدی صدر معرفی
کرده است، نوشت: "شبه نظامیان شیعه از ایران به خاطر جنگ هشت ساله علیه عراق نفرت
دارند اما اکنون به کمک این کشور برای مقابله با آمریکا نیازمندند!"


وی
ایران را به خاطر جنگ خونین با عراق مورد سرزنش قرار داد اما گفت: "این کشور همسایه
شیعه یک شریک مناسب در خصوص مقابله با ارتش آمریکا در عراق محسوب می
شود."



وی افزود: "تصور می کنم ایرانی ها بسیار خطرناک تر از
آمریکایی ها هستند و به آنها اعتماد نمی کنم اما با توجه به کمبود منابع در زمینه
مقابله با مجهزترین ارتش جهان، زمانی که کسی (ایران) به کمک شما می آید، «نه» گفتن
به آن سخت خواهد بود."



وی افزود: "حتی اگر این کمک ها از اسرائیل هم
می آمد ما از آن استفاده می کردیم!"

فرمانده مورد ادعای این روزنامه
آمریکایی خاطرنشان کرد: "اولین و مهم ترین هدف در حال حاضر پایان دادن به اشغالگری
آمریکاست. ایرانی ها درست پشت در هستند اما آمریکایی ها از راه دور آمده
اند."




لس آنجلس تایمز از ادعاهای این فرد نتیجه گرفته که سوءظن
های آمریکا درباره دخالت ایران در امور عراق بی مورد نیست.


از چند ماه
پیش تلاش های منسجمی از سوی امریکا برای مقصر جلوه کردن ایران در ناآرامی های عراق
آغاز شده است ؛ آمریکایی ها حتی با چاپ آگهی در روزنامه های عراقی نیز در صدد گسترش
این باور هستند .

ناتوانی ارتش آمریکا در برقراری امنیت در عراق، مورد
انتقاد فزاینده افکار عمومی در ایالات متحده و عراق واقع شده است
.


منبع : بخش اخبار ست
ست





بحثی که همواره ذهن افراد ازروشن
فکرگرفته تاچهره های شاخص دنیای سیاست رابه خودمشغول داشته است،بحث تعریف قدرت
وتفاوت حکومت "خودمدارانه" و"مردم گرایانه" است وبالاخره اینکه ماهیت قدرت
چیست؟


پرسشی که مطرح می شودابتدااین
است:آیاممکن است یک کشور٬بدون بهره بردن ازسیستمی به نام حکومت اداره شود؟آیاسیستمی
به نام آنارشیسم حتادرمدرن ترین ممالک پاسخی هرچنداندک گرفته است یاخیر؟والبته
آیادیگراین به یکایک مردم جهان اثبات نشده که چنین شیوه یی(آنارشیسم) برای به
اجرادرآمدن معقولانه نیست؟


پس اگربرقرارمادن یک کشورفاقدحکومت
،ممکن نمی باشدپرسش بسیاری این است که: پس نقش مردم دراین میانه
چیست؟


آیافردی که درصدرحکومت قرارمی
گیرد٬مهم تراست یاشکل حکومت؟


پاسخ دادن به این پرسش
هانیازمندکلنجاری طولانی وگشودن مباحثی دامنه دار است. اماشایدبدنباشدگوشه هایی
رادرهمین پست روشن کنیم تااندیشه وتامل بیشتر به عهده عزیزان
باشد.


امروزه ودرمیان افراد وهمچنین جنبش
های مخالف باحکومت وزین وشکوهمندپادشاهی(که البته مدعی مخالفت باجمهوری ولایت فقیه
نیزهستند) دودسته یابهترباشدبگویم دودیدگاه
وجوددارند:


دسته یکم:سران وروسای احزاب جمهوری
طلب هستندکه رویای به قدرت رسیدن رادرسرداشته وبه عنوان دبیرکل حزب فلان ٬بانگ
وفغان برمی آورندکه مانمی خواهیم کسی درصدرحکومت مان باشد(وجالب تراینجاست که
سفیهانه جمهوری متعفن اسلامی وسردمداران دلقکش راباپادشاهان بزرگ پهلوی قیاس کرده
وحتایکی می دانند)مردم بایدخودشان برخودشان !!!!حکومت کنندوبازهم عبارت دموکراسی
وساختاردموکراتیک رابه میان می آورندومظلومانه خودراتنهامدافعان بی چون وچرای ملت
معرفی می کنند.بدیهی است باجابه جایی چندمهره وبرمسندنشستن این حضرات چه روی
خواهدداد...نیازی به شرح وتفضیل بیشترنیست که همین مدعیان دروغین دموکراسی درزمان
لازم چیزی درمایه همین عمامه داران خواهندبودوتنهاملت بایدبهای سنگینی برای
تغییررژیم بپردازدوباز روزازنو روزی
ازنو.


دسته دوم :هواداران وهواخواهان بی
شمار دموکراسی وحقوق بشرهستند٬مردمی ستم دیده که نزدیک به سه دهه ٬درهجوم نعلین
پوشان سیاهی پرست وشقاوت پیشگان سپاهی ،بسیجی و....حقوق حقه آنهاپامال شده است واین
افرادشامل دانشجویان ٬محققین ونخبگان٬هنرمندان واهل قلم و....چنین دسته هایی
هستند٬اینان تنهاتشنه رسیدن به آزادی درچهارچوبه قانونی -که تنهاتضمین حقوق مردم
وامنیت جانی٬رفاهی وتحصیلی آنهاباشند-هستندوبه هیچ وجه خواستارگرفتن سکویی ازقدرت
نیستند.باکمال تاسف دسته اولی- که ازآن سخن رفت- باشعارهای پوچ امادلفریب خودذهن
دسته دوم را-که آحادبرخاسته ازدرون مردم هستند-به سمت خودمعطوف ساخته اندواین
عزیزان آزادی خواه وپاک طینت رابه سینه زنان بی جیره ومواجب احزاب پوسیده یی بانام
توده ،چریک های فدایی اکثریت، حزب کارگر،مجاهدین یاملی مذهبی
،
نهضت آزادی و...غیره
تبدیل کرده اند.بدنیست این خیل مشتاق آزادی بدانندهرگز وبه هیچ عنوان امکان
برقرارشدن وعده دروغین این لاف زنان درغربت٬وجودندارد.بگذاریدبه پیشینه اینان
برگردیم تاکمی مستدل ترباشد :مگرهمین احزاب ونهضت هانبودندکه درزمانی که حکومت
شاهنشاه فقیدآریامهرداشت قدم هایی به سمت پیشرفت نظامی ٬اقتصادی واجتماعی ملت برمی
داشت ٬مشغول ترور وخرابکاری بودند؟مگرهمین هایی که امروزبدون کوچک ترین استدلالی
-که دست کم باورپذیرشان کند-به شماهاوعده حکومت مردم برمردم رامی دهنددیروزی -که
هرگز ازحافظه تاریخی ملت پاک نخواهدشد-سنگ خمینی وآن نهضت!!اش رابرسینه نمی
زدند؟ومگرهمان خمینی نبودکه درنوفل لوشاتو وعده آزادی اندیشه وبیان راحتابرای
کمونیست هاقایل شده ودربهشت زهرابالهجه ی جاهلانه خاص خودش می گفت که آب وبرق
رامجانی می کند ودرادامه هرکه کلامی برخلاف اسلام اهریمنی اش گفت، گردن وی راقطع
کرد ونه تنهاآب وبرق مجانی نشدکه هزینه آنهاروزبه روزبیشترشدوهزینه های کمرشکن
دیگری نیزافزون گشتند؟چرابایدیکباردیگر چشم بسته "خِرَد"خود رابه کناری نهیم وگوش
به کلام افرادی بسپاریم که چهره یی افسون گر اماسیرتی پلید وقدرت طلب
دارند؟؟


روی سخن این مطلب باآنهایی است
که ازظلم وبیداد رژیم دیکتاتوری اسلامی به تنگ آمده اندامامفتون شیادی گروه
هاواحزابی شده اندکه بازبان شیرین دموکراسی می خواهندازآنهاپلی برای نیل به قدرت
ساخته وپس ازبرآورده شدن مقصودشان٬همان معامله یی راباآنان کنندکه خمینی وخامنه ای
وسایرجلادان این رژیم بیست ونه سال پیش بافردفردملت کردند.نمی توان ازاین حقیقت
غافل شدکه تغییردادن یک حکومت ٬مستلزم تسلیم هزینه وحتاتقدیم جان می باشد٬برانداختن
حکومتی که اختاپوس وار٬ریشه درهزارتوداردوازانواع اهرم هابرای بقای خودش بهره می
جوید٬امرآسان وساده یی نیست .


ذات همایونی
اعلاحضرت رضاشاه
دوم پهلوی
- تنهامنجی٬رهبر وحامی ملت ایران
وهمان شهریار پرعظمتی که در وسعت بیکرانه ذهن ایشان٬ ایران وملت ایران حضوری شاخص
دارند- درجای جای فرمایشات شان تکیه بر"قیام های بدون خشونت" دارندوخودآن حضرت
متذکرمی شوندکه هرچه زمان بگذردمتحمل بهای گزاف تری خواهدبود.وحقیرازفرمایش ملوکانه
چنین برداشت می کندکه به هرحال تغییریک حکومت ٬نیازمندصرف هزینه وتحمل پاره یی سختی
هاست .


حالابادقت نگاه کنیم
:آیاسزاواراست ملت عزیزمان یکباردیگر فریب افرادی رابخورندکه سال هاباجنبش های
ضدملی وایران برانداز،منافع مشترک داشته ودست همکاری دادندتاکشورعزیزمارامغلوب
انقلابی جاهلانه نموده وهمزمان باتبعیدشدن وارثان آن(خاندان بزرگ پهلوی) تبدیل به
مملکتی بی صاحب کنند؟آیادورنمای دموکراتیک این اشخاص می تواندبرای عاقلان
باورپذیرباشد؟وسرانجام اینکه آیاتکیه زدن چنین افرادمعلوم الحالی
برابرباامتدادسالیان درازاستبداد ددمنشانه رژیم اسلامی وتکراردیگری ازاین همه مصیبت
ومحنت نمی باشد؟


نتیجه:آنهایی که
به عنوان سردسته یک حزب، دم ازدموکراسی خیالی خودمی زنندوخیال برمسندقدرت تکیه زدن
رادرذهن دارندشایدحق داشته باشندزیراافق رابرای سلطه گری وخودکامه گی شان گشوده می
بینندوآنهایی که زیرعلم اینان سینه می زنندو باپشت کردن به هویت ٬پرچم شیر وخورشید
وشرافت میهنی خود٬پادشاهی هفت هزارساله وسراسرافتخارایران را٬درکمال نابخردی وساده
لوحی استبدادقلمدادکرده وباورکرده اندتفکرات وارداتی شوروی سابق، برای شان
آزادی وحقوق بشرخواهدآورداحمقانی بیش نیستندزیراکه از نمداین حضرات جمهوری خواه،
کلاهی برای آنان بافته نخواهدشد...


منبع : پاسارگاد (به فهرست
وبلاگ رجوع شود)








نه در مسجد... نه
در میخانه...!
*




عصر
امروز با یکی از دوستان در شبستان حرم حضرت معصومه نشسته بودیم. یکی از
خادمان پیر از ما خواست که جای نشستنمان را تغییر دهیم. دلیلش را پرسیدیم. با
خونسردی و خنده رویی پاسخ داد که جای نشستن ما، در واقع ویژه خانواده هاست و ادامه داد که دلیل
اختصاص یافتن مکانی ویژه برای خانواده ها در حرم آن است که زوج های زائر، هنگام
نشستن در حرم خیلی به هم نزدیک می شوند! حتی بیشتر از زمانی که در خانه شان هستند،
به هم نزدیک می شوند! برای همین جای ویژه ای در حرم به آنها اختصاص داده ایم تا تحت
کنترل بیشتری باشند و در صورت لزوم

به آنها تذکر دهیم!!



البته خودم بارها دیده بودم که
خدّام حرم نسبت به رابطه صمیمانه زوج های جوان در حرم حساسیت نشان داده بودند.
امروز فلسفه این حساسیت را متوجه شدیم! چند ماه پیش نیز درباره برخورد نامناسب
خادمان حرم
مطلبی نوشته بودم. البته بی تردید خدام
حرم، خودسرانه چنین برخوردهایی را انجام نمی دهند.




ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ



( این
خلافت و این خلفای ناب آن! ، در این سالها ، چه بر سر اخلاق عمومی مردم آورده اند
که امروز- حتی در جایگاه رعایت ادب و احترام - حکایت ( گرگ و میش)
را تاکید و تائید
میکنند!!!!!)..







توهین و تهمت نیست...واقعیت
است



ارکان مملکت به تصرف گروه های شارلاتان، فاسد، فرصت طلب و بی
مایه و سواد درآمده است....نمونه هازیاد هستند ، هدف ، یکی
هم، سقوط دانش عمومی است



ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ



خدمت‌رساني بسيار ويژه يك كنسولگري به ايرانيان مقيم
خارج!


بر پايه مداركي كه يكي از ايرانيان خارج از كشور براي
«تابناك»فرستاده..



اشتباهات فاحش يك
كنسولگري، باعث بازداشت يك زن ايراني، ‌ميليون‌ها تومان ضرر يك مرد ديگر
و بیکار شدن يك خانم ايراني ديگر شده
است
.



در
حالي كه رئيس‌جمهور(!) و ديگر مقامات كشورمان همواره بر خدمت‌رساني! مناسب!! به
ايرانيان مقيم خارج از كشور تأكيد داشته‌‌اند، خدمت‌رساني بسيار ويژه كنسولگري
ايران در يكي از كشورهاي مهم صنعتي، الگوي مناسبي براي ديگران
است!


بر پايه مداركي كه يكي از
ايرانيان خارج از كشور براي «تابناك» فرستاده، اشتباهات فاحش يك كنسولگري، باعث
بازداشت يك زن ايراني، ‌ميليون‌ها تومان ضرر يك مرد ديگر و بي‌كار شدن يك خانم
ايراني ديگر شده است.

وي براي نمونه به موارد زير اشاره كرده است:


مورد نخست به آقاي «ج ـ الف» مربوط مي شود كه با اين كه ايراني است، ‌سفارت در
پاسپورت كانادايي وي، ويزاي ايراني درج نموده و هما‌ن‌گونه كه مي‌‌دانيد، اين كار
از بيخ و بن غير قانوني است.

2ـ مورد دوم، به خانم «ه ـ س» مربوط مي‌شود كه
سفارت، تاريخ صدور گذرنامه وي را به ۲۹ آگوست ۲۰۰۲ و تاريخ پايان اعتبار
را ۲۹ آگوست ۱۹۸۹ قيد كرده و اين خانم به خاطر اين اشتباه، چند روز در يك
كشور اروپايي بازداشت بوده است.

3ـ مورد سوم، مربوط به آقاي «م ـ ف - ف- آ»
است كه وكالتنامه خود را براي تأييد به سفارت فرستاده و سفارت در بالاي آن نوشته
است: «صحت مهر و امضاي «مينا فياض اصفهاني» مورد گواهي است» و اين شخص به گفته خود،
به خاطر اين اشتباه ميليون‌ها تومان متضرر شده است.

4ـ مورد چهارم مربوط به
خانم «الف» است که وکالت خود را جهت تأييد به سفارت فرستاده و سفارت نوشته است:
«صحت مهر و امضاي "آيدا پورکيان" مورد گواهي است» و اين خانم بنا بر اظهار خودش
ناچار شده به علت ضيق وقت به اتاوا برود و به همين دليل شغل خود را از دست داده
است.

5 ـ مورد پنجم مربوط به خانم «م ـ س» است که آخرين خروج وي از ايران
28/3/۸۴ بوده است و وقتي از سفارت تقضاي گذرنامه جديد کرده، سفارت تاريخ آخرين خروج
وي را در گذرنامه جديد 18/03/۱۳۷۹ قيد نموده است و اين خانم به هنگام ورود به ايران
مشکلات زيادي را با نيروي انتظامي پيدا کرده و خيلي اذيت شده است.

6ـ مورد
ششم مربوط به آقاي «ع ـ م» است که مشمول مي‌باشد و سفارت براي او مهر خروج مکرر زده
است.







حکومت دینی در
سراشیبی سقوط



از هفته نامة فرانسوي
اكسپرس، 29 / 6 / 1981 :


رئيس هيئت اسرائيلي،
«
يوري
لوبراني
» قبل از اينكه عهده‏دار سفارت
اسرائيل در اتيوپي شود، در سرويسهاي اطلاعاتي اسرائيل مشغول به كار بوده است. از
بهار 1978 (برابر بهار 1357)، لوبراني كه سمت سفير اسرائيل در تهران برعهده داشت،
اين احساس را داشت كه شاه و حكومت پهلوي به شدت در خطر است. در اوائل ژوئن 1978 او
اظهار داشت: «به نظر او حكومت شاه به پايان حيات سياسي خود نزديك شده است و ديگر
سوال اين نيست كه آيا شاه مي‏تواند به حيات سياسي خود ادامه دهد يا خير، بلكه مسئله
اين است كه اين حيات سياسي تا چه مدت ادامه خواهد داشت؟» اظهارات لوبراني، تل‏آويو
را بسيار نگران ساخت. دولت اسرائيل بلافاصله دو كار انجام داد: اول اينكه جامعهء
كليميان ايران را در جريان وخامت اوضاع قرار داد، سپس حاصل تجزيه و تحليل‏هاي
لوبراني را در اختيار واشينگتن
گذاشت.



يوري (اوري يا
Uri)
لوبراني


Uriel
Lubrani


متولد 7 اكتبر 1926 و از ژوتن 1973 تا
نوامبر 1979، سفير اسرائيل در تهران بود. اوري لوبراني، از مأموران عاليرتبهء
سازمان موساد بود. از وي به عنوان فردي قدرتمند براي انجام بسياري از مأموريتهاي
مهم اطلاعاتي نام برده مي‏شد. در دوران حزب كارگر و ليكود انجام وظيفه كرد. با
ديويد بن‏گورين، لوي اشكول، گلدا ماير، مناخيم بگين، اسحاق شامير و اسحاق رابين
همكاري و دوستي داشت. از آنجا كه وي رابطه‏‎اي محكم و صميمانه با شخص هايلا سلاسي
(امپراطور اتيوپي) داشت، به آديس‏آبابا اعزام شد. وي رابطهء دوستانه و بسيار
مستحكمي با اعليحضرت محمدرضا شاه فقيد داشت. به همين دليل به سمت سفير اسرائيل در
تهران، عازم دفتر كارش در ميدان كاخ (ميدان فلسطين كنوني) گرديد. لوبراني، كه
سابقهء كار به نقش يك مأمور باهوش اطلاعاتي را نيز به همراه داشت، در سال 1978،
سقوط حكومت شاه را پيش‏بيني كرد كه اين امر در آن زمان، بر خلاف نظرات مورد قبول
سازمان سيا و وزارت خارجهء اسرائيل بود. لوبراني، فردي بسيار خوش اخلاق و ملايم بود
و نقش اساسي در مذاكرات مربوط به آزادي زندانيان شيعه در اسرائيل و گروگانهاي غربي
در بيروت ايفا نمود.



سال
2008


وزیر دفاع اسرائیل اهود باراک
می‏گوید، این که رژیم حاکم برایران دقیقن چه هنگام به جنگ افزاراتمی دسترسی یابد،
اهمیت ندارد و بحثها نباید حول این اختلاف باشد که دو سال یا چهار سال دیگر ایران
به بمب هسته‏ای می‏رسد؛ زیرا نتیجهء آن از منظر و چشم‏انداز تاریخ یکسان است. وی
گفت: اگر فشارهای سیاسی و راهکارهای اقتصادی نتواند رژیم ایران را از رسیدن به بمب
اتم بازدارد، برای تاریخ عواقبی که این رخداد در پی دارد، تفاوتی نخواهد
کرد.



در مصاحبه‏ای که روز گذشته (جمعه دوم
ماه مه 2008) درروزنامه اسرائیلی «یدیعوت آخرونوت» انتشار یافت، وزیردفاع اسرائیل
گفت: «رژیم حاکم برایران تا ده سال دیگر دوام نخواهد داشت. اینکه بگوئیم چه سالی
دقیقن این حکومت رفتنی خواهد شد، درست نیست. اما مسلم است که مردم ایران یک دهه
دیگر به این حکومت افراطی و آزار دهنده امکان بقا نمی
دهند».



اهود باراک گفت: «حکومت کنونی درایران بی‏ثبات‏تراز هرهنگام دیگر شده است. رژیمی
است که ابدن برای منافع مردم ایران کاری انجام نمی‏دهد.
کشور ایران سرزمینی
از اقوام گوناگون است که زیر بستر جامعهء آن، جوشان است. کشوری است که در گذشته
تجربهء مدرنیت و تمدن را داشته و با دنیای مدرن آشنا بوده و درهای آن به روی
جهانیان بازبوده و مردمش می‏دانند که در جهان چه می‏گذرد. حتی در رژیم ملاها، مردم
ماهواره به روی پشت بام خانه خود می‏گذارند و دنیا را می‏بینند. اکثریت چشمگیری
ازمردم ایران، جوانان هستند. نسلها درایران به سرعت عوض می‏شوند. ايران امروز، یک
جامعه پیر و فرتوت نیست. من براین باورم که برای این نظام، حکومت کردن برچنین مردمی
امری دشوار و نشدنی باشد.
این مردم باقی می‏مانند، اما
این رژیم نمی‏ماند
. اما مساله در این است که اگر قبل از رفتن این رژیم، آنها
به بمب اتم رسیده باشند، وضعیت دشواری به وجود می‏آید و لذا اهمیت دارد که نگذاشت
به چنین جنگ‏افزاری برسند».



وزیردفاع اسرائیل در مصاحبه با
روزنامه یدیعوت اخرونوت، دراین مورد که آیا با رفتن دولت جورج بوش درآمریکا، ممکن
است که اسرائیل خود را در برابر خطرات ناشی ازایران تنها ببیند، گفت: «تنها یک پاسخ
می‏توان داد و آن اینکه اسرائیل قدرتمندترین کشور در منطقهء خاورمیانه در شعاع یک
هزار و پانصد کیلومتری است. امروزه کشور و عاملی که قدرت واقعی برابری با توانمندی
اسرائیل را داشته باشد، در این شعاع وجود ندارد. کشوری که بتواند موجب نابودی و
انهدام اسرائیل شود، موجود نیست. اما بیان این اطمینان بدین مفهوم نیست که مردم
اسرائیل می‏توانند از این پس فارغ از هرخطری، به سواحل دریا رفته و استراحت کنند.
همه چیز بستگی به تصمیمات و اعمال ما دارد. ما باید با چشمان باز مراقب اوضاع و هر
تحرکی باشیم و باید پایمان محکم به روی زمین باشد و واقعیات را در زمین
ببینیم».



در این گفتگو، وزیر دفاع اسرائیل به
اقدام اخیر رئیس جمهوری ایالات متحده و سازمان مرکزی اطلاعات آمریکا در تایید
گزارشهای بمباران و انهدام تاسیسات هسته‏ای درحال ساخت سوریه، گفت: «تنها می‏توانیم
به گفتن این امربسنده کنیم که در کشور اسرائیل یک سرباز، یک هواپیمای بدون خلبان یا
یک شناور دریائی، بدون اجازهء دقیق و مشخص وزیردفاع نمی‏تواند وارد حریم زمینی یا
هوائی یا دریائی یک کشورخصم شود».



در این مصاحبه درمورد این امر که آیا
میان عملیات علیه تاسیسات سوریه با ایران می‏‎توان ارتباط قائل شد، وزیردفاع
اسرائیل گفت: نباید ارتباط ایجاد کرد، اما درمورد ایران باید اقدامات در زمینهء
اطلاعات و مجازاتهای اقتصادی افزایش
یابد.



وزیر دفاع اسرائیل در آئین‏های روز
گرامی‏داشت یاد قربانیان هولوکاست، این احتمال را که رژیم ایران به اعتدال بگراید و
جهان متمدن بتواند با آن مناسبات عادی داشته باشد، رد کرد و گفت: درس عبرتی که از
جنگ جهانی دوم می‏توان گرفت آنست که مسالمت در قبال نظامهای خودکامه و ستمگر عاقبتی
مانند فجایع هالوکاست دارد . . . برقراری صلح و ثبات در جهان ایجاب می‏کند که جلوی
دستیابی خودکامگان به سلاح‏های کشتار همگانی گرفته
شود.



وزیر دفاع اسرائیل گفت: «باید قاطعیت
داشت و از آزادی دفاع کرد تا ثبات، صلح و آینده جهان آزاد تضمین شود و در شرائط
کنونی و نظر به خطرات موجود، باید با جلوگیری از احتمال دستیابی حکومتهای خودکامه
به سلاحهای کشتار همگانی، از صلح و ثبات دفاع
کرد.



در این میان، وزیر مشاور در دولت
اسرائیل، ژنرال دورهء احتیاط، عمی آیالون، رژیم ایران را مسوول پشت پرده حملات
ستیزه‏جویانه نیروهای حماس به ویژه حملات راکتی اخیر این سازمان علیه اسرائیل معرفی
کرد و گفت: حماس دستورات تهران را اجرا می‏کند و به خاطر فرمانهائی که از ایران
دریافت کرده، مردم جنوب اسرائیل را آماج حملات راکتی قرار می‏دهد. عمی آیالون
افزوده گفت: «
تمامی ماجراهای منطقه یک داستان است و نام
این داستان این است: رژیم ایران
». عمی ایالون همراه با گروهی از کارشناس
اسرائیلی ماموریت دارند برای مقابله با خطراتی که مردم پشت جبهه اسرائیل را تهدید
میکند، راهکارهائی بیابند.



به نوشته روزنامه «معریو»، کارشناسان
در اسرائیل به این باور رسیده‏اند که جنگهای بعدی بسیار متفاوت از نبردهای شش روزه
و «یوم کیپور» هستند و حملات دشمنان، متوجه پشت جبهه اسرائیل خواهد شد و نه جنگ
سرباز با سرباز، و از این روی، مردم باید راهها و تجهیزات مقابله با موشکهای حامل
کلاهکهای اتمی، میکروبی و شیمیائی را داشته
باشند.



رئیس ستاد ارتش اسرائیل نیزدر روزهای
اخیر تاکید کرد که اسرائیل حق دارد، خطرات ناشی از حکومتهائی را که رهبرانشان از
نابودی اسرائیل سخن می‏گویند، جدی تلقی کند و از جهان بخواهد که در برابر این خطرات
علیه موجودیت اسرائیل چشم نبندد.



وزیر سرپرست گفتگوهای استراتژیک با
ایالات متحده، شائول موفاز نیز این هفته گفت: خطر اتمی شدن ایران بسیار نزدیک است و
برای مقابله با آن، و دفاع از موجودیت اسرائیل، هر راهکاری مشروع خواهد بود. در
روزهای اخیر بلندپایگان ایالات متحده نیزتاکید کرده‏اند که رژیم ایران بی‏مسوولیتی
خطرناکی در تمامی رفتارهای خود در منطقه نشان
می‏دهد.



رئیس ستاد مشترک ارتش ایالات متحده،
دریادار مایکل مولن، پنجشنبه در یک سخنرانی در واشينگتن گفت: «
رژیم ایران به کابوسی تمام‏عیار برای منطقه و جهان مبدل شده
است
».



وزیر خارجه ایالات متحده نیز چهارشنبه
ابراز اطمینان کرد که رژیم ایران درپی دستیابی به بمب اتمی است تا اسرائیل را نابود
کند، و عوامل دست نشانده خود، مانند حماس، حزب الله لبنان و جيش المهدي (گروهگ
مقتداي صدر در عراق) را نیز تحریک می‏کند تا هرچه بیشتر به اسرائیل تعرض کند و آسیب
برساند.



رئیس جمهوری ایالات متحده
پنجشنبه گفت: تایید جزئیات انهدام کوره اتمی سوریه و افشای جزئیات فعالیتهای
هسته‏ای سوریه، پیامی به حکومت اسلامی ایران و رژیم کمونیستی کره شمالی بود. وزیر
دفاع آمریکا نیز پنجشنبه گفت: «
اعزام ناوگان جدید نظامی
آمریکا به منطقه می‏تواند یک پیام برای سران تهران
باشد.
»


منبع : ارتش شاهنشاهی ایران






و حالا می خوام در آخر پست یکی
از دوستانم که در وبلاگش زده به مه موضوع "چه جوابی به کوروش بدهیم" رو براتون
بذارم بخونین


من با خوندن این ابیات واقعا
آنقدر ناراحت شدم که حد نداشت واقعا آن ایرانی که یه زمانی قوی ترین پیشرفته ترین و
بزرگترین کشور جهان بود این گونه خوار و ذلیل شده هست










به كوروش چه
خواهيم گفت؟



اگر سر بر آرد ز
خاک



اگر باز پرسد ز ما


چه شد دين زرتشت پاک
چه شد ملک
ايران زمين



کجايند مردان اين سرزمين
به کوروش
چه خواهيم گفت؟



اگر ديد و پرسيد از حال ما
چه
کرديد بُرنده شمشير خوش دستتان



کجايند ميران سر مستتان
چه آمد سر
خوي ايران پرستي



چه کرديد با کيش يزدان پرستي
به
شمشير حق ، نيست دستي



که بر تخت شاهي نشسته است
چرا پشت
شيران شکسته است



در ايران زمين شاه ظالم کجاست
هوا
خواه آزادگي ، پس چرا بي صداست
چرا خامش و غم پرستيد، هاي



کمر را به همت نبستيد، هاي
چرا
اينچنين زار و گريان شديد



سر سفره خويش مهمان شديد
چه شد
عِرق ميهن پرستيتان



چه شد غيرت و شور و مستيتان

سواران بي باک ما را چه شد



ستوران چالاک ما را چه شد
چرا
مُلک تاراج مي شود



جوانمرد محتاج مي شود
چرا
جشنهامان شد عزا



در آتشکده نيست بانگ دعا
چرا حال
ايران زمين نا خوش است



چرا دشمنش اينچنين سر کش است
چرا
بوي آزادگي نيست، واي



بگو دشمن ميهنم کيست، هاي
بگو
کيست اين ناپاک مرد



که بر تخت من اينچنين تکيه کرد
که
تا غيرتم باز جوش آورد



ز گورم صداي خروش آورد
به
کوروش چه خواهيم گفت؟


اگر سر بر آرد ز
خاک............





کجا رفت آن دانش و هوش ما

که شد مهر میهن فراموش ما
به یزدان که این کشور آباد بود
همه جای مردان
آزاد بود
در این خانه آز
ادگی ارج داشت
کشاورز خود
خانه و مرز داشت
نه دشمن در این بوم وبر لانه داشت
نه بیگانه جایی در این
خانه داشت

____________________________________________________

فیلم: قتل نوجوان 13 ساله بدست مزدوران رژیم در
ايوان غرب
محدودیت سنی: بالای
17 سال
لینک فیلم
واقعا متاسفم.

هیچ نظری موجود نیست: